گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر اثنی عشری
جلد چهاردهم
319 ... «( القارعه ) » سوره صد و یکم



اشاره
سورة القارعه- این سوره مبارکه مکی است.
عدد آیات- یازده به عدد کوفی و ده به عدد حجازي.
عدد کلمات- سی و شش.
عدد حروف- یکصد و دو.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- ابن بابویه (رحمه اللّه) از حضرت باقر علیه السّلام من قرء و اکثر من قرائۀ القارعۀ آمنه اللّه من فتنۀ
را، ایمن سازد خدا او را از فتنه « القارعه » الدّجال ان یؤمن به و من فیح جهنّم یوم القیمۀ: هر که قرائت کند و بسیار نماید قرائت
به شرط دوام ایمان و تقوي) اتصال این سوره به ما قبل ) «1» دجّال که ایمان آورد به او، و مأمون سازد او را از قبح جهنم روز قیامت
نظیر است به نظیر، چنانکه آن سوره ذکر قیامت فرمود، این سوره نیز ذکر قیامت فرماید:
صفحه 206 از 252
__________________________________________________
. 1). ثواب الاعمال، چ حیدري 1391 - ص 152 )
ص: 320
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 1] ... ص : 320
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( الْقارِعَۀُ ( 1
الْقارِعَۀُ: آن ساعت یا حالت کوبنده.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 2] ... ص : 320
( مَا الْقارِعَۀُ ( 2
مَا الْقارِعَۀُ: چیست آن ساعت یا حالت کوبنده؟ در مجمع البیان: القارعه اسمی است از اسماي قیامت، به جهت آنکه میکوبد،
«1» . قلبها را به فزع و جزع
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 3] ... ص : 320
( وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَۀُ ( 3
وَ ما أَدْراكَ: و چه چیز دانا کرد تو را تا بدانی، مَا الْقارِعَۀُ: چیست کوبنده؟ مراد آنکه آن قدر شدت و عظمت دارد که عقل قاصر از
ادراك آن است و از هول و هیبت، دلهاي مردمان را بکوبد.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 4] ... ص : 320
( یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ ( 4
__________________________________________________
. 1) مجمع البیان (چ 1403 )، ج 5، ص 532 )
ص: 321
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ: روزي که باشند مردمان از شدت اضطراب، کَ الْفَراشِ الْمَبْثُوثِ: مانند پروانههاي پراکنده، در کثرت و ذلت و
ضعف و انتشار و سر گشتگی و دواعی از تمام اطراف، یعنی مردمان جوقه جوقه و گروه گروه بر یکدیگر میافتند مانند غوغاي ملخ
که بباد به هم برمیآیند و پریشان حال و پایمال میشوند. نزد بعضی آنکه همچنان که پروانه خود را به آتش میزند و در آتش
میافتد، مردم نیز در روز قیامت به آتش میافتند.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 5] ... ص : 321
( وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ( 5
وَ تَکُونُ الْجِبالُ: و گردد کوهها از هول و وحشت آن روز، کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ: مانند پشم رنگارنگ که زده شده باشد به جهت تفرّق
صفحه 207 از 252
اجزاي آن و پراکندگی در هوا.
یا به جهت آن است که متلوّن و صاحب الوان است، یا به اعتبار فرط قبول تفرّق آن. چه رنگ، پشم را « عهن » بیان- تشبیه جبال
سست میکند و در زدن زود متفرق و منتشر میشود.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 6] ... ص : 321
( فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ ( 6
بعد از آن تفصیل احوال مردمان در آن روز میفرماید که:
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ: پس اما هر که گران و سنگین باشد، مَوازِینُهُ: اعمال موزونه او یا ترازوهاي عمل او. یعنی در آن روز مقادیر انواع
حسنات او راجح باشد.
ص: 322
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 7] ... ص : 322
( فَهُوَ فِی عِیشَۀٍ راضِیَۀٍ ( 7
فَهُوَ فِی عِیشَ ۀٍ: پس او در زندگانی باشد، راضِ یَۀٍ: پسندیده یعنی صاحب آن، به آن راضی و خشنود باشد. چه از هول و هیبت آن
روز، ترسان و هراسان نباشد و جاي او در جنۀ المأوي باشد.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 8] ... ص : 322
( وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ ( 8
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ: و اما آنکه سبک باشد اعمال موزونه او یا میزانهاي کردار او به آنکه حسنه در آن نباشد یا سیئات او راجح
بود.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 9] ... ص : 322
( فَأُمُّهُ هاوِیَۀٌ ( 9
فَأُمُّهُ هاوِیَۀٌ: پس مأواي او هادیه است و آن درکهاي است، زیرتر همه درکات جهنّم.
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 10 ] ... ص : 322
( وَ ما أَدْراكَ ما هِیَهْ ( 10
وَ ما أَدْراكَ: و چه چیز دانا کرد تو را که، ما هِیَهْ: چیست هاویه؟ یعنی از شدت و حدّت، هر آینه عقل، و کنه حقیقت آن را در
نیابد.
ص: 323
[سوره القارعۀ ( 101 ): آیه 11 ] ... ص : 323
صفحه 208 از 252
( نارٌ حامِیَۀٌ ( 11
بعد از آن، تفسیر آن فرماید:
نارٌ حامِیَۀٌ: آتشی است که گرمی و سوزش آن به غایت رسیده. در روایت واقع شده درکه هاویه عمیقهاي است براي هوي اهل
.«1» جهنم
تنبیه- مفسرین را در کیفیت وزن اقوالی است:
-1 ظاهر شود براي حسنات و سیئات، علامتی در دو کفه، و مشاهده کنند.
-2 صحائف اعمال.
-3 ظاهر شود براي حسنات و سیئات، صورت سیئه.
-4 مراد به وزن، ظهور قدر و منزلت مؤمن و پستی و ذلت کافر.
-6 مراد حساب است، و معنی سنگینی و سبکی «2» « العدل » -5 در احتجاج: از حضرت صادق علیه السّلام سؤال از میزان شد، فرمود
آن کمی و بسیاري آن است.
« هم الانبیاء و الاوصیاء » : -7 در کتاب کافی و بعض کتب اخبار: مراد، انبیاء و اوصیاءاند، چنانچه حضرت صادق علیه السّلام فرماید
بنابراین در اصل میزان شکی نیست و «4» . مائیم موازین عدل روز قیامت « نحن موازین القسط لیوم القیمۀ » : و در روایتی فرماید «3»
اعتقاد به آن واجب است که یکی از مواقف معروفه قیامت است که به امر حق تعالی نصب موازین میشود، به جهت سنجیدن
اعمال صالحه و طالحه بندگان.
علامه مجلسی (رحمه اللّه) بعد از نقل اخبار وارده فرماید: ممکن است
__________________________________________________
. 1) منهج الصادقین، چ سوم، ج 10 ، ص 330 )
. 2) احتجاج طبرسی، (چ نجف- 1386 )، ج 2، ص 98 )
. 3) بحار الانوار چ جدید، ج 24 باب 52 روایت 4 ص 188 ، بنقل از کافی ج 1 ص 419 روایت 36 )
4) در این مورد به بحار الانوار ج 42 ص 187 باب 52 و، ج 7، باب المیزان ص 242 مراجعه کنید. )
ص: 324
تأویل بعض اخبار به اینکه انبیاء و اوصیا حاضرند نزد میزان و حاکمند بر آن، پس ما ایمان میآوریم به میزان و رد مینمائیم علم
«1» . آن را به حمله علم قرآن ائمه هدي علیهم السّلام و مکلف نیستیم به دانستن آنچه واضح نیست بر ما به صریح برهان
تبصره- صاحبان بصیرت را این سوره مبارکه بینائی است به داستان عالم قیامت و اعلان عمومی به جزاي اعمال از طاعات و عبادات
و منهیات و محرمات به موازنه اعمال، و اخبار به نتیجه آن به بیان آنکه هر که سنگین شود اعمال او به ترجیح حسنات، پس او در
زندگانی است خشنود گردیده به تمام جهات، و آنکه سبک باشد میزان اعمال او به سبب غلبه سیئات بر حسنات، پس بازگشت او
چه چیز دانا کرد تو را تا بدانی « وَ ما أَدْراكَ ما هِیَهْ » : به هاویه است که در نهایت شدت عقوبت و نقمت است. به مرتبهاي که فرماید
چیست هاویه؟ زیرا عقل، کنه و حقیقت آن را در نیابد.
عبرت- کتاب کافی به اسناد خود روایت نموده از حضرت صادق علیه السّلام: گذشت حضرت عیسی بن مریم به شهري که مرده
بودند اهل آن تماما حتی پرندگان و جنبندگان آن، فرمود: آگاه شوید ایشان نمردهاند، مگر به سخط و غضب و اگر مرده بودند
متفرقین، هر آینه یکدیگر را دفن میکردند. پس حواریون گفتند: یا روح اللّه بخوان خدا را اینکه زنده فرماید آنها را، تا خبر دهند
ما را تا به اعمال خود. حضرت عیسی دعا نمود، ندا شد بخوان آنها را. حضرت در شب ندا نمود اي اهل این قریه. پس جواب داد
صفحه 209 از 252
فرمود و یحکم چه بوده است اعمال شما؟ گفت: عبادت طاغوت و محبت دنیا با خوف کمی و « لبیک یا روح اللّه و کلمته » مجیبی
آرزوي درازي و غفلت در لهو و لعب. فرمود: چگونه بود دوستی شما به دنیا؟ گفت: مثل دوستی بچه به مادرش، هر گاه رو
میآورد، خوشحال میشدیم و مسرور میگردیدیم و چون پشت میکرد، گریان و محزون میشدیم. فرمود: چگونه بود عبادت شما
به طاغوت؟ گفت: اطاعت اهل
__________________________________________________
. 1) بحار الانوار، چ جدید، ج 7، باب المیزان، ص 253 )
ص: 325
خوابیدیم شب به سلامتی و صبح « بتنا لیلتنا فی عافیۀ و اصبحنا فی الهاویۀ » : معصیت. فرمود: چگونه شد عاقبت امر شما؟ گفت
کردیم در هاویه.
فرمود: هاویه چیست؟ گفت: سجّین، فرمود: سجّین چیست؟ گفت: کوهی است از سنگ کبریت افروخته میشود بر ما تا روز
قیامت. فرمود: چه گفتید شما، چه گفتند جواب شما؟ گفت: گفتیم بر گردانید ما را به دنیا تا زهد نمائیم در آن، جواب دادند دروغ
گوئید. فرمود واي بر تو چرا تکلم ننمود مرا غیر از تو از میان ایشان؟ گفت: یا روح اللّه ایشان ملجماند به لجام آتشین، به دست
ملائکه غلاظ و شداد و من در ایشان بودم و لکن از آنها نبودم در عمل. چون عذاب نازل شد، مرا هم فرا گرفت و من در کنار
جهنم به موئی آویختهام. نمیدانم به جهنم خواهم افتاد، یا نجات یابم. حضرت عیسی متوجه حواریّین شد فرمود: یا اولیاء اللّه اکل
اي دوستان خدا، خوردن نان خشک با نمک » . الخبز الیاس بالملح الجریش و النّوم علی المزابل خیر کثیر مع عافیۀ الدّنیا و الاخرة
فتأمّل). ) «1» « ناسائیده و خوابیدن بر مزابل، خیر بسیاري است با سلامتی دنیا و آخرت
__________________________________________________
. 1). اصول کافی ج 2 کتاب الایمان و الکفر باب حب الدنیا و الحراص علیها ص 318 روایت 11 )
ص: 327
ص : 327 ... «( التکاثر ) » سوره یکصد و دوم
اشاره
سورة التکاثر- این سوره مبارکه مدنی و نزد بعضی مکی است.
عدد آیات- هشت آیه به اجماع.
عدد کلمات- بیست و هشت.
عدد حروف- یکصد و بیست.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- از حضرت صادق علیه السّلام من قرء سورة الهیکم التّکاثر فی فریضۀ کتب اللّه له اجر مائۀ شهید و من
« سوره الهیکم التکاثر » قرئها فی نافلۀ کتب له اجر خمسین شهیدا و صلّی معه فی فریضته اربعون صفا من الملئکۀ. هر که قرائت کند
را در نماز واجب، مینویسد خدا براي او اجر صد شهید را و هر که قرائت کند آن را در نماز مستحبی، مینویسد براي او اجر پنجاه
.«1» شهید را. و نماز گزارند با او در نماز واجبی چهل صف از ملائکه
(به شرط تأمل در آیات آن و عمل به مقتضیات آن نه به صرف قرائت فقط.)
چون حق تعالی در سورة سابقه ذکر قیامت فرمود، در این سورة ذکر کسی را که کثرت مال و قبیله او را از یاد قیامت باز داشته،
صفحه 210 از 252
میفرماید:
__________________________________________________
1) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال چ حیدري 1391 - ص 153 - روایت اول. )
ص: 328
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 1] ... ص : 328
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ ( 1
أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ: مشغول ساخت شما را مفاخرت بر یکدیگر به بسیاري قبیله و عشیره از اطاعت خدا و یاد آخرت.
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 2] ... ص : 328
( حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ ( 2
حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ: یا وقتی که زیارت کردید یعنی آمدید مقابر و گورستان را و شماره کردید مردگان خود را.
جماعتی از انصار بر یکدیگر تفاخر نمودند به کثرت مال و اولاد و قبیله، حق تعالی در این سوره فرمود مشغول ساخت شما را تفاخر
به کثرت مال و اولاد و قبیله و شما را از ذکر آخرت [و] عبادت باز داشت تا به قبر در آمدید، در حالتی که اعمال خود را ضایع
ساختید به سبب طلب دنیا.
تنبیه- آیه شریفه گرچه در باره جماعتی نازل شده، لکن خطاب عام است نسبت به عموم کسانی که عوارضات دنیا از مال و منال و
اولاد و قبیله و عشیره آنها را مشغول و از آخرت و سعی به عمل به رأي باز داشته تا وقتی که بمیرند و به قبر در آیند از خواب
و حال آنکه «1» مردم در خواب غفلتاند، وقتی بمیرند، بیدار شوند « النّاس نیام اذا ماتوا انتبهوا » : غفلت بیدار نشوند. لذا فرمودهاند
در دنیا باید بیدار شوند. پس ردع ایشان فرماید:
__________________________________________________
1) صد کلمه جاحظ، حدیث دوم و مجموعه ورّام (بیروت) ج 1 ص 150 . و به نقل از حضرت علی علیه السّلام در امعان الراغبین )
فی سیرة المصطفی که در حاشیه کتاب نور الابصار (چ بیروت) ص 178 چاپ شده است منقول است.
ص: 329
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 3] ... ص : 329
( کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ ( 3
کَلَّا: نه چنان است که همه همت عاقل مصروف دنیاي فانی شود و آخرت که سراي باقی است، فراموش کند. زیرا عاقبت آن وبال و
حسرت و مآل آن تاسف و ندامت است یا حقا که، سَوْفَ تَعْلَمُونَ: زود باشد که بدانند خطاي راي خود را و عاقبت تفاخر و تکاثر
را در وقتی که مشاهده اهاویل و شداید عظیمه کنند، نزد مرگ. این انذار و وعید است تا بترسند و از خواب غفلت و مستی غرور و
جهالت هشیار شوند و به خود آیند و تدارك نمایند.
صفحه 211 از 252
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 4] ... ص : 329
( ثُمَّ کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ ( 4
بعد از آن به جهت تأکید انذار تکرار قول مذکور فرماید:
ثُمَّ کَلَّا: پس باید که از این باز ایستید، یا حقا که، سَوْفَ تَعْلَمُونَ: زود است که بدانید خطاي تکاثر و تباهی را [معاینه ببینید در وقت
موت و حشر. یا اول نزد موت باشد یا در قبر، و دوم وقت نشور و قیامت. یعنی چون قدم به دروازه مرگ نهید و به ساحت قبر
درآیید، مشاهده عذاب کنید و هول منکر و نکیر و فشار قبر و عقوبت آن را در یابید و بعد از آنکه به عرصات قیامت مبعوث شوید،
نامههاي اعمال و موازنه افعال و انواع عقوبات و نکال جهنم را به نظر آرید و شما را به سلسله عذاب کشند، خواهید دانست.
زرّ بن حبیش از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت نموده: ما زلنا نشک فی عذاب القبر حتّی نزلت الهیکم التّکاثر الی قوله کلّا
نازل شد « أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ » تا «1» سوف تعلمون یرید فی القبر و ثمّ کلّا سوف تعلمون بعد البعث. همیشه ما شک داشتیم در عذاب قبر
چه مراد به این عذاب قبر « کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ » تا آیه
__________________________________________________
از هر گونه شک و تردید و لو در یکی از امور جزئیه از « لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا » 1) بدیهی است که ساحت قدس قائل )
یکی از منازل قیامت که عذاب در قبر باشد، منزه و مبرّا است و محتمل است که مراد از شک در این روایت حال عمومی مسلمین
قبل از نزول این سوره باشد که از زبان یقین افزاي آن حضرت باز گو میشود.
ص: 330
.«1» عذابی است که بعد از حشر و نشر باشد « ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ » است. و
و نیز به جهت مبالغه در تنبیه ردع فرماید:
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 5] ... ص : 330
( کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ( 5
کَلَّا: نه چنان است که به مرده و زنده خود تکاثر کنید و به وفور اموال فانی خود تفاخر نمائید، لَوْ تَعْلَمُونَ: اگر بدانید، عِلْمَ الْیَقِینِ:
علمی که آن عین یقین است، که چه در پیش دارید از اهاویل عظیمه و مخاویف شدیده، هر آینه شما را باز دارد از مفاخرت به مال
و کثرت اولاد و عشیره.
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 6] ... ص : 330
( لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ( 6
لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ: هر آینه به خدا قسم خواهید دید جهنم را در حالت نزع یا در وقتی که به عرصات قیامت آئید و از دور آن را
مشاهده کنید.
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 7] ... ص : 330
( ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ ( 7
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها: پس هر آینه خواهید دید آن را البته، عَیْنَ الْیَقِینِ: همچه دیدن چیزي که نفس یقین باشد. یعنی دیدن به چشم، وقتی که
صفحه 212 از 252
در آن درآیید و شبههاي نیست که علمی که به مشاهده حاصل آید، اعلا مرتبه یقین است.
نکته- اظهر آنکه این تأکید اول است به جهت تغلیظ در تهدید و زیادتی در
__________________________________________________
. 1). مجمع البیان (چ 1403 ) ج 5 ص 534 )
ص: 331
تهویل، بر طریق رویت سابق.
تبصره- علم الیقین علمی است که مطمئن شود به آن، سینه، بعد از اضطراب شک در آن و ثبات نماید بدان. علامه مجلسی (رحمه
اللّه) از بعض محققین نقل نموده که براي یقین سه درجه است:
آن علمی است که حاصل شود به دلیل، مثل کسی که علم پیدا کند به وجود آتش به دیدن دود. « علم الیقین » -1
آن علمی است که برسد به حد مشاهده، مثل کسی که ببیند آتش را. « عین الیقین » -2
مانند آهن که به آتش سرخ شده «1» ، آن مثل کسی است که داخل آتش شود و متصف گردد به صفات آتش « حق الیقین » -3
باشد. و در قسمت معتقدات حقه از مبدء و معاد، چنانچه آیه شریفه بیان فرموده، مرتبه اول علم الیقین و مرتبه کمال آن عین الیقین
است یعنی به مرتبه قلب راسخ شده که آن را مشاهده کند به چشم قلبی در همین دنیا مانند اعتقاد به بهشت و جهنم، گذشته از
آنکه در آخرت آنرا بچشم سر مشاهده کند.
عبرت- در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام مروي است:
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روزي نماز صبح را به جا آوردند. نظر نمودند به جوانی در مسجد لاغر و زرد رنگ و
چشمها فرو رفته. حضرت فرمود چگونه صبح نمودي؟ عرض کرد: صبح نمودم به حالت یقین. حضرت تعجب از گفتار او کرد و
فرمود: هر چیزي را حقیقتی است، حقیقت ایمان تو چیست؟ گفت یقین مرا محزون ساخته و بیدار داشته شب مرا و تشنه ساخته روز
مرا و چنان یقین دارم به امور آخرت که گوئیا در عرش الهی مینگرم و حشر خلایق را میبینم و اهل بهشت را نظر کنم که متنعم
هستند و اهل جهنم به خروش مشغول و معذبند و گوئیا الان زفیر آتش را میشنوم. حضرت به اصحاب فرمود این بندهاي است که
خدا قلب او را
__________________________________________________
[...] ص 732 « یقن » 1) سفینۀ البحار ج 2 ذیل ماده )
ص: 332
به نور ایمان منور ساخته و به جوان فرمود ملازم باش بر آنچه هستی. پس جوان گفت یا رسول اللّه دعا فرما خدا مرا شهادت نصیب
.«1» فرماید. حضرت دعا نمود. چیزي نگذشت که در یکی از جنگها شهید شد، بعد از نه نفر که او دهمی آنها بود
[سوره التکاثر ( 102 ): آیه 8] ... ص : 332
( ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ( 8
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ: پس هر آینه پرسیده شوند مردمان، یَوْمَئِذٍ: در آن روز به وقت محاسبه، عَنِ النَّعِیمِ: از نعمتها که بدان مشغول شدید و از
ستایش منعم غافل شدید. خطاب متوجه است به کسانی که شغل دنیا او را از امر دین و آخرت باز داشته و شکر منعم را ننموده و
حق تعالی به تمام مکلفان فرماید اي معاشر مکلّفان پرسیده خواهید شد از نعمتی که به شما عطا شده که در چه چیز صرف نمودید.
بیان- در این نعمت اقوالی است:
صفحه 213 از 252
-1 آب سرد یا سایه خنک یا لذت خواب.
-2 ماکل و مشرب و ملاذ.
-3 صحت و فراغت.
-4 نان گندم و آب سرد و نشیمنی که در آنجا متوطن شود.
«2» .« إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا » : -5 نعمت صحت و گوش و چشم و قلب است چنانچه فرماید
-6 نبوت حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که رحمت تامه و نعمت شامله است بر تمام عالمیان، پس همه را از ملت و
دعوت و اتباع سنت خواهند پرسید.
__________________________________________________
. 1). اصول کافی ج 2 کتاب الایمان و الکفر باب حقیقۀ الایمان و الیقین ص 53 روایت 2 )
. 2) سوره اسراء آیه 36 )
ص: 333
که تمامیت «1» -7 از حضرت باقر و صادق علیهما السلام: مروي است مراد به این نعمت ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام [است
نعمت به آن است.
.« وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی » چنانچه فرماید
-8 عیاشی روایت نموده که ابو حنیفه این را از حضرت صادق علیه السّلام پرسید. حضرت فرمود: نعیم نزد تو چیست؟ گفت طعام و
آب سرد است.
حضرت فرمود اگر حق تعالی روز قیامت تو را در حساب نگاهدارد تا آنکه تو را از هر نعمت و شربت آبی که آشامیدي سؤال
کند، پس وقوف تو به طول انجامد. گفت فدایت شوم پس نعمت کدام است؟ حضرت فرمود: نحن اهل البیت النّعیم الّذي انعم اللّه
بنا علی العباد و بنا ائتلفوا بعد ان کانوا مختلفین و بنا الّف اللّه بین قلوبهم و جعلهم اخوانا بعد ان کانوا اعداء و بنا هداهم اللّه للاسلام
و هی النّعمۀ الّتی لا تنقطع و اللّه سائلهم عن حقّ النّعیم الّذي انعم به علیهم و هو النّبیّ و عترته.
یعنی نعیم که سؤال کرده شود از او، مائیم اهل بیت. و حق سبحانه به ما انعام فرموده بر بندگان و بما الفت گرفتهاند بعد از آنکه
مختلف بودند و متفرق، حق تعالی به ما الفت افکند در دلهاي ایشان و آنها را برادر هم گردانید بعد از آنکه دشمنان بودند و ما
ایشان را به دین اسلام راه نمودیم و این نعمتی است که منقطع نشود و خداي تعالی ایشان را از حق این نعمتی که به آن انعام
.«2» فرموده است بر ایشان، سؤال خواهد کرد و این نعمت، حضرت رسالت و عترت اطهار او علیهم السّلاماند
-9 عیون اخبار الرضا- به سند صحیح از ابراهیم بن عباس صولی گفت من خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم. حضرت فرمود در
لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ » دنیا نعیم حقیقی نیست. جمعی در آن مجلس بودند، گفتند: خداوند فرموده
__________________________________________________
. 1). تفسیر برهان ج 4 ص 503 روایت 15 )
.534 - 2). مجمع البیان بنقل از عیاشی ج 5 ص 535 )
ص: 334
این نعم دنیا و آب سرد است حضرت فرمود به این طریق تفسیر میکنید و آن را بر چند وجه توجیه مینمائید. طایفهاي از « عَنِ النَّعِیمِ
شما آب سرد تعبیر کنند، جمعی به طعام و گروهی به خواب خوش و چنین نیست که میگویند. فرمود خدا سؤال نکند بندگان
خود را از آنچه به فضل خود بر ایشان انعام فرموده و بر ایشان منت ننهد، چه امتنان نعم از مخلوق قبیح است. پس چگونه آن را
صفحه 214 از 252
نسبت به خالق توان داد و لکن مراد به نعیم در این آیه دوستی ما و موالات ما اهل بیت که حق تعالی از آن سؤال خواهد کرد، بعد
.«1» از توحید و نبوت، زیرا هر گاه بنده به این نعیم وفا کند، او را به روضه رضوان رساند که هرگز فنا و زوال نیابد
از آن حضرت روایت شده، انّ اوّل ما یسئل عنه العبد یوم القیمۀ الشّهادة و النّبوّة و موالاة علیّ بن أبی طالب «2» -10 و نیز در عیون
علیه السّلام.
__________________________________________________
111 و روایات - 1). عیون اخبار الرضا علیه السّلام، (چ نجف 1390 ) ج 2 ص 127 روایت 8 و ینابیع المودة (چ هشتم) ص 112 )
جالب دیگري در این باب.
. 2). عیون اخبار الرضا (چ نجف 1390 ) ج 2 ص 128 )
ص: 335
ص : 335 ... «( العصر ) » سوره یکصد و سوم
اشاره
سورة العصر- این سوره مبارکه مکی است.
عدد آیات- سه آیه.
عدد کلمات- چهل و یک.
عدد حروف- شصت و هشت.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- از حضرت صادق علیه السّلام من قرء و العصر فی نوافله بعثه اللّه یوم القیمۀ مشرقا وجهه ضاحکا سنّه
را در نماز مستحب خود، مبعوث فرماید او را خدا روز قیامت در حالتی که « وَ الْعَصْرِ » قریرا عینه حتّی یدخل الجنّۀ. هر که قرائت کند
.«1» نورانی باشد روي او و خندان باشد دندانهاي او، و روشن باشد چشم او، تا آنکه داخل بهشت شود
تذکره- البته این آثار مترتب شود به کسی که تقوا داشته و به معانی این آیات عمل نموده باشد، گرچه قلیل اللفظ است، لکن کثیر
المعنی و حقایق بسیار در آن منطوي است.
در این سوره خسران انسانی را بیان فرماید.
__________________________________________________
.153 - 1) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال چ حیدري 1391 هج- ص 154 )
ص: 336
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
[سوره العصر ( 103 ): آیه 1] ... ص : 336
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( وَ الْعَصْرِ ( 1
وَ الْعَصْرِ- سوگند به عصر.
اقوالی است: « عصر » بیان- در این
صفحه 215 از 252
-1 سوگند به عصر هر پیغمبري.
-2 عصر حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که افضل همه اعصار است.
-3 روزگار که مشتمل بر اعاجیب بسیار است براي صاحبان بصیرت، چون مرور شب و روز بر تقدیر و تدبیر مدبري است. بنابراین
تعریض است به نفی آنچه مردمان به دهر نسبت دهند، از خسران و غیر آن یا به خداي روزگار سوگند.
-4 نماز عصر که صلاة وسطی است به قول اکثر، و مشتمل باشد بر مزیت فضل.
حضرت « وَ الْعَصْرِ » -5 تفسیر برهان محمد بن سنان از مفضل بن عمر روایت نموده که از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمودم از
.«1» «( العصر خروج القائم (عجل اللّه فرجه » : فرمود
[سوره العصر ( 103 ): آیه 2] ... ص : 336
( إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ( 2
إِنَّ الْإِنْسانَ: به درستی که جنس انسانی، لَفِی خُسْرٍ: هر آینه در زیانکاري است. به سبب صرف عمر عزیز گران بها در مطالب و
مقاصد ناپایدار. یعنی
__________________________________________________
. 1). تفسیر برهان (چ قم 1394 ) ج 4 ص 504 - کمال الدین ج 2 باب 58 ص 656 )
ص: 337
جمیع آدمیان در زیانکاري فاحشاند. چه هر روز که بر انسان میگذرد، از سرمایه عمر چیزي کم شود و تا نگاه کند عمر رفته
است و ذخیره آخرت که طاعت و عبادت است، فراهم ننموده و در خسارت دائمی گرفتار شده.
[سوره العصر ( 103 ): آیه 3] ... ص : 337
( إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ( 3
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا: مگر کسانی که ایمان آورند به تمام معتقدات ایمانیه، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و به جا آورند کارهاي پسندیده و
شایسته، زیرا هر روز و شبی که بر ایشان گذشته، به سرمایه عمر خود اکتساب درجهاي از درجات بهشت کردهاند. و بدین جهت
ربح بردهاند و به حیات سرمدیه و سعادت اخرویه فایز گشتهاند. چنانچه تاجر بعد از ربح، هرگاه راس المال از او فوت شود، او را
رابح گویند، نه خاسر. پس اعظم اهل ربح کسانیاند که در دنیا ملازمت حق نمودهاند، از توحید خدا و تصدیق انبیاء و اوصیاء، وَ
تَواصَوْا: و وصیت کردهاند یکدیگر را، بِالْحَقِّ: به امر ثابت راست و درست از اعتقاد و عملی که جایز نباشد عقلا و شرعا انکار آن،
مانند توحید و طاعت و اتباع کتب و رسل و زهد در دنیا و رغبت در آخرت، وَ تَواصَوْا: و وصیت کردند همدیگر را، بِالصَّبْرِ: به
بردباري و صبر بر مشقت و تحمل بر طاعت و عبادت، یا صبر بر طاعت و صبر از معصیت و صبر بر مصیبت.
نزد بعضی معنی آنکه آدمی در زیانکاري است که هر مدت عمر که بر او میگذرد، عمرش ناقص میشود و ضعف او میافزاید تا
پیر میشود و عملش ضایع میگردد. مگر مؤمنان که چون پیر شوند و قوتشان ساقط گردد، همان عمل که در جوانی کرده باشند،
در نامه عملشان مینویسند.
نزد بعضی معنی آنکه جنس آدمی در زیانکاري است، مگر کسانی که ایمان آورند به آیات ما و به جا آورند کارهاي شایسته، به
مواسات برادران دینی،
ص: 338
صفحه 216 از 252
و وصیت کنند یکدیگر را به امانت و وصیت کنند یکدیگر را به صبر در مشقات.
تفسیر برهان- حضرت صادق علیه السّلام فرمود: استثنا فرموده خداوند سبحان، اهل صفوة از خلق خود را که جنس آدمی در
زیانکاري است، مگر کسانی که ایمان آورند به ولایت امیر المؤمنین علی علیه السّلام و وصیت کنند ذراري خود را به ولایت و
.«1» وصیت کنند کسانی که بعد از ایشانند، به صبر و بردباري به ولایت
تحقیق- از محقق طوسی (رحمه اللّه) تفسیري در این سوره مبارکه نقل شده:
وَ الْعَصْ رِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ- اي فی الاشتغال بالامور الطبیعیۀ و الاستغراق فی المشتهیات البهیمیه. الا الذین امنوا- اي الکاملین فی »
القوة النظریه. و عملوا الصالحات- اي الکاملین فی القوة العملیه. و تواصوا بالحق- اي الذین یکملون عقول الخلایق بالمعارف
«. النظریه. و تواصوا بالصبر اي الذین یکملون اخلاق الخلایق بتبیین المقدمات الخلقیه
بیان- سوگند به عصر: به درستی که جنس انسانی در زیانکاري است به سبب اشتغال در امور طبیعی و غرق در شهوات حیوانی.
مگر کسانیکه ایمان آورند: یعنی کامل کنندگان در قوه نظریه. و به جا آورند اعمال شایسته:
یعنی کامل کنندگان در قوه عملیه. و وصیت کنند به حق: یعنی کامل میکنند عقول خلایق را بمعارف نظریه. و وصیت کنند به
صبر و بردباري: یعنی کامل میکنند اخلاق خلایق را به بیان کردن مقدمات خلقیه.
تتمه- این سوره مبارکه اعظم دلالت است بر اعجاز قرآن مجید. چه با وجود کمی حروف دلالت میکند بر جمیع آنچه محتاجند
آدمیان به آن، از علم و عمل، در وجوب تواصی به حق و صبر اشارت است به امر بمعروف و نهی از منکر. پس این سوره داعی
است بر توحید حق تعالی و تصدیق به نبوت انبیا و ولایت و امامت اوصیاء و اداي جمیع واجبات و مستحبات و اجتناب از محرمات و
منکرات و تخلیه صفات رذیله به ملکات حمیده و مستعد شدن به درك سعادت ابدیه.
__________________________________________________
. 1). تفسیر برهان (چ علمیه- قم) ج 4 ص 504 و 505 روایت 1 و 2 )
ص: 339
ص : 339 ... «( الهمزه ) » سوره صد و چهارم
اشاره
سورة الهمزه- این سوره مبارکه مکی است.
عدد آیات- نه.
عدد کلمات- سی و سه.
عدد حروف- یکصد و سی و سه.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- از حضرت صادق علیه السّلام: من قرء ویل لکلّ همزة فی فریضۀ من فرائضه بعّد اللّه عنه الفقر و جلب
را در نماز واجبی از واجبات، دور فرماید خدا از او فقر را و « وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ » علیه الرّزق و یدفع عنه میتۀ السّوء. هر که قرائت کند
.«1» جلب نماید بر او روزي را و دفع فرماید از او مردن به بدي را
چون در سوره سابقه خسران انسانی را فرمود، در این سوره تفصیل آن را فرماید.
__________________________________________________
. 1) ثواب الاعمال چ حیدري 1391 - ص 154 )
صفحه 217 از 252
ص: 340
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 1] ... ص : 340
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ( 1
شأن نزول- اخنس ثقفی غیبت حضرت را نزد ولید گفتی و از آن خوش حال بودي و هرگاه حضرت بر ایشان بگذشتی، به دست و
چشم و روي طعنه زدندي و هر یک بدون دیگري با اهل کفر و عناد به این عمل قبیح ارتکاب نمودي. سوره مبارکه نازل شد.
وَیْلٌ: واي یا چاه ویل، لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ: براي هر عیب کننده در خفیه و طعنه زننده در مواجهه.
بیان- همز، طعن است به مواجهه و لمز، غیبت است در غیر مواجهه. یا همز، طعن و ضربست به دست. لمز، طعن به زبان و چشم. آیه
شریفه شامل است کسانی را که جامع این صفت باشند.
علی بن ابراهیم قمی- در خبر معراج از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت نموده، فرمود: ثمّ مضیت فاذا انا باقوام لهم
مشافر کمشافر الابل تقرض اللّحم من جنوبهم و تلقی فی افواههم فقلت من هولاء یا جبرئیل فقال هولاء الهمّازون اللّمّازون. پس
مرور نمودم به دستهاي براي آنها لبهائی بود، مانند لبهاي شتر و میچیدند گوشت از پهلوهاي آنان و میانداختند در دهان آنان.
.«1» از جبرئیل پرسیدم کیستند این جماعت؟ گفت اینها غیبت کنندگان و طعنه زنندگاناند
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 2] ... ص : 340
( الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ ( 2
الَّذِي جَمَعَ مالًا: واي و ویل آن کسی را که جمع نمود مال را،
__________________________________________________
. 1) تفسیر قمی (چ نجف 1387 ) ج 2 ص 7 )
ص: 341
وَ عَدَّدَهُ: و شمرد آن را مرة بعد مرة، یا شماره آن را نگاهداشت به جهت شدت محبت و تعلق او به آن یا آن را عده گردانید که به
آن دفع حوادث کند و دشمن را به آن مقهور گرداند. یا آنرا معد و آماده ساخته، براي رسیدن به حوادث.
چنانچه حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: بشّر مال البخیل بحادث او وارث. بشارت بده مال بخیل را به وارد شدن حادثی یا
.«1» وارثی
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 3] ... ص : 341
( یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ ( 3
یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ: گمان میکند مال جمع کرده او و تقدیر نموده او، أَخْلَدَهُ: جاوید خواهد ساخت او را در دنیا. یا پندارد که او مخلد
است و به جهت این عملی کند مانند عمل کسی که مظنه خلود نماید و گمان موت نداشته باشد.
تنبیه- آیه شریفه اشاره است به آنکه آنچه باعث خلود است، سعی به اعمال صالحه که موجب خلود صاحبش باشد در بهشت، امّا
مال براي هیچ کس موجب خلود در دنیا نشود. مروي است اخنس را ده هزار دینار سرخ بود با وجود بر این یک ساعت از جمع آن
صفحه 218 از 252
.«2» غافل نمیشد و به شآمت آن عناد و انکارش نسبت به حضرت زیاده شد، عاقبت به جهنم واصل و به عذاب ابدي گرفتار شد
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 4] ... ص : 341
( کَلاَّ لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَۀِ ( 4
کَلَّا: (ردع است از گمان او) نه چنین است آنچه او پندارد که مال سبب
__________________________________________________
1). منهج الصادقین (چ سوم- تهران) ج 10 ص 341 و نور الابصار شبلنجی (چ بیروت 1398 ) ص 91 . و صد کلمه جاحظ حدیث )
.10
. 2). منهج الصادقین (چ سوم) ج 10 ص 342 )
ص: 342
تخلید او باشد در دنیا یا حقا سزاوار است، لَیُنْبَذَنَّ: هر آینه انداخته شود، فِی الْحُطَمَۀِ: در آتشی که در هم شکند هر چیزي را که
انداخته میشود در آن.
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 5] ... ص : 342
( وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَۀُ ( 5
بعد از آن براي تهویل و تعظیم آن فرماید:
وَ ما أَدْراكَ: و چه چیز دانا کرد تو را تا بدانی، مَا الْحُطَمَ ۀُ: چیست حطمه یعنی آنقدر شدّت و حدّت دارد که عقل احاطه به آن
ندارد.
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 6] ... ص : 342
( نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ( 6
بعد از آن، تفسیر آن فرماید:
نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ: حطمه آتش خدا است که بر افروخته شده. یعنی آتشی که خدا به قهر و غضب خود افروخته و هر چه خدا
برافروزاند، در نهایت حرارت و احراق باشد و کسی نتواند آن را فرو نشاند.
نکته- اضافه نار به خدا به جهت آن است که تا معلوم شود آن آتش مانند آتشهاي دیگر نیست.
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 7] ... ص : 342
( الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ ( 7
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ: آتشی که بر آید و غالب شود بر دلها. یعنی از همه اعضا و اطراف در گذرد و به میان دل درآید و همه
ظاهر و باطن آن را فرا گیرد.
نکته- تخصیص افئده کافر به ذکر، به جهت آن است که دل او محل عقاید
ص: 343
فاسده ناشایسته و منشأ اعمال قبیحه و اخلاق رذیله است. و دیگر آنکه دل الطف اعضا است و تألم او اشد و اصعب میباشد. پس
صفحه 219 از 252
تألم او به استیلاي آتش جهنم بر او در غایت مرتبه باشد که فوق او متصور نیست. نزد بعضی معنی آنکه اول آتش به باطن مشتعل
شود و از آنجا سرایت به ظاهر کند، به خلاف آتش دنیا.
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 8] ... ص : 343
( إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ ( 8
إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ: به درستی که آن آتش بر کافران فرو بسته شده است.
یعنی همچنان که در را بر چیزي فرو بندند، آتش بر کفار فرو بسته شود.
[سوره الهمزة ( 104 ): آیه 9] ... ص : 343
( فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ ( 9
فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ: در ستونهاي کشیده شده یعنی همچنان که ستونها را بر درها کشند و آنها را به آن ستونها محکم میگردانند،
همچنین آتش را بر کفار فرو بندند و آن را بر ایشان مضبوط و مستحکم گردانند. این تأکید ناامیدي ایشان است از بیرون آمدن.
نزد بعضی معنی آنکه درهاي آتشین را بر کفار فرو بندند و آن را به میخهاي آهنین آتشین مسدود و محکم سازند تا غم و
حرارتش به ایشان راجع شود و هیچ روح و راحتی بر ایشان داخل نشود.
نزد بعضی معنی آنکه آتش را بر کافران فرو .«1» از ابن عباس نقل شده عمد، غلهاي آتشین است که ایشان به آن معذب باشند
بندند، در حالتی که بسته و بند کرده، در ستونهاي آتش کشیده که مانند چوبهاي سوراخدار باشند که
__________________________________________________
[...] . 1). مجمع البیان (چ 1403 ) ج 5 ص 538 )
ص: 344
.« اللهم اجرنا من النار یا مجیر » پاهاي محبوسان را در آن دارند
عیاشی- از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده که آن حضرت فرمود کافران و مشرکان در جهنم زبان باز کرده، گناهکاران
مؤمنین را سرزنش کنند که توحید شما به شما فایده نرسانید و عذاب را از شما دفع ننمود و ما و شما مساوي شدیم، حق تعالی این
سرزنش را براي آنها نپسندد و ملائکه را فرماید شفاعت کنند. ملائکه عدهاي را شفاعت کنند بر وفق مشیت الهی، بعد انبیاء را
فرماید شفاعت عصاة خود کنند. بعد مؤمنان را فرماید شفاعت اهل ایمان کنند.
برحمت واسعه الهی از جهنم بیرون .« انا ارحم الرّاحمین اخرجوا برحمتی » : ایشان بر وفق مشیت سبحانی شفاعت کنند. بعد فرماید
آیند. بعد حضرت فرمود پس ستونهاي آتش بکشند بر درهاي آتشین و بر کنار فرو بندند و به خدا قسم همه در آن جاوید و مخلد
.«1» بمانند و هرگز از آن خلاصی نیابند

ی
د
ح
فی ر
ش
ي
ر
ا
و
د
ی
م
ا
ی
گ
ر
زب ت
س
ا
،
ن
ک
ل
ر
و
ر
غ
م
د
ی
ا
ب
ن
د
ش
.
)
__________________________________________________
. 1) مجمع البیان (چ 1403 ) ج 5 ص 538 )
ص: